چند سال پيش با اكران فيلم سيصد در سينماي هاليوود احساسات ميليونها ايراني جريحه دار شد. داستان فيلم مربوط مي شد به نبرد سيصد سرباز اسپارتي در دره ترموپيل و در مقابل لشگر عظيم خشايارشاه . پس از تبليغ اين فيلم در سايت ياهو و ديگر سايتهاي اينترنتي ، ايرانيان وطن دوست به هر طريقي سعي در دفاع از هويت و تاريخ اصيل خود داشتند . در سايت ياهو و قسمت فيلم آن ، در سايتهاي اجتماعي ، در تمامي روزنامه هاي داخلي و احيانا خارجي و حتي در تلويزيون و به طور خلاصه در هر سنگري كه امكان دفاع داشت مي بود گوشه هايي از اين تلاشها ديده مي شد .
و متاسفانه امروز و در مقياسي كوچكتر شاهديم در مجموعه قهوه تلخ به ديلميان توهين مي شود . نكته قابل تامل اينجاست توهين كنندگان امروز همان كساني هستند كه ديروز در مقابل ساخت فيلمي همچون سيصد همراه ديگر هم وطنانشان به دفاع از فرهنگ و هويتشان برخاسته بودند و اگر نه حداقل به عنوان يك ايراني از ساخت چنان فيلمي متاثر بودند . مسلما اگر اين افراد ديروز را به خاطر آورند متوجه خطاي امروزشان خواهند شد.
به نظر برخي از دوستان كم جمعيت بودن نسبي ديلميان باعث ناشناخته شدنشان و در نتيجه اشتباه اين افراد شده است اما اين تنها توجيهي غير مستند است . اين همان ادعاييست كه سازندگان فيلم سيصد براي توجيه كار خود اعلام نمودند اما مگر باور كردنيست ؟
بياييد نكات تاريخي اين مجموعه را با اندكي دقت بيشتر مرور كنيم . جالب است ، نويسندگان اين مجموعه آنقدر سواد تاريخي دارند كه بدانند ايران در يك دوره پنج ساله بين حكومتهاي زنديه و قاجاريه حكومت مقتدر مركزي نداشته و آنقدر در تاريخ كنكاش كرده اند كه بدانند آريوبرزن در نزديكي كدام شهر به مقابله اسكندر پرداخته و آنقدر ميدانند كه آغامحمدخان قاجار در چه سالي تاجگذاري كرده است ، ... اما همين خبرگان تاريخ از تمدن و فرهنگ مردم ديلمستان بي اطلاع و بي بهره اند .
مسلما اينچنين افرادي با اين مقدار اطلاعات تاريخي نمي توانند ادعا كنند حكومت ديلمي آل بويه را نمي شناسند همان حكومتي كه افتخار اولين حكومت شيعي ايراني بودن را به همراه دارد . بعيد است اين افراد گوشه ديلمان در دستگاه دشتي را نشنيده و نشناسند . مگر جام مارليك كه يكي از سمبلهاي تاريخ و هنر ايران زمين است را تابحال نديدهاند و … . اينجا صحبت از تبليغ تاريخ و موسيقي و فرهنگ ديلميان نيست كه اگر اين باشد صحبت به درازا خواهد كشيد . صحبت اينجاست كه نويسندگان و سازندگان چنين مجموعه هايي كه از دريچه طنز به حريم تاريخ وارد مي شوند مي بايست حداقل اطلاع را از حريم موردنظر داشته باشند . اگر به نام كاراكترها، مكانها و حتي برهه تاريخي اين مجموعه نگاهي بيندازيم هيچ دليلي براي استفاده نام ديلمي براي شخصيتهاي ضعيف آن نمي توان پيدا كرد . تنها دو دليل كلي ديده مي شود خطاي سهوي و يا عمدي . ولي آنچه امروز مهم است نه دليل اين كار كه عدم پذيرش آن توسط دست اندركاران آن مي باشد . متاسفانه تا به امروز نه تنها هيچ تلاشي از سوي مسئولين اين مجموعه در جهت رفع كدورت از اذهان ديلميان و مردمان فرهنگ دوست نشده بلكه تكرار نام خانواده ديلمي در چند قسمت ديگر آن نشان دهنده عدم پذيرش اشتباه از سوي مسئولين اين مجموعه ميباشد . اميد است اين افراد با نگاه دقيقتر به كاراكترهاي موجود در مجموعه خود متوجه شوند كه اينچنين شخصيتهايي شايسته هيچ كدام از مردمان اين سرزمين نيستند.